به گزارش آگهی ساختمان : حرکات قیمت یک دارایی را میتوان در مقیاسهای مختلفی مشاهده کرد (مقیاس حسابی یا لگاریتمی) و اکثر پلتفرمهای معاملاتی مدرن میتوانند در هر مقیاسی نمایش داده شوند. تعیین بهترین روش مقیاسبندی نمودار برای نمایش فعالیت قیمت میتواند به شما در بهبود تجزیه و تحلیل و نتایج معاملات کمک کند. اما تفاوت بین نمودار حسابی و لگاریتمی چیست و کدام بهتر است؟
در نمودار لگاریتمی، قیمتها (محور Y) بهطور متناسب و نه با فاصله یکسان قرار میگیرند، در حالی که در مقیاس حسابی، قیمتها با فاصله مساوی – یک مقدار برابر بین موقعیتهای قیمت، قرار میگیرند. مقیاس لگاریتمی برای نشان دادن تفاوتهای گسترده قیمت در یک دوره طولانی بهتر است، اما زمانی که با نوسانات قیمتی کوچک در مدت زمان کوتاهی روبرو هستید، بهتر است از مقیاس حسابی استفاده کنید.
مقیاسبندی نمودار حسابی
در نمودار قیمت، قیمت بر روی محور y و زمان در محور x نمایش داده میشود. تمرکز ما بر این است که چگونه محور قیمت مقیاسبندی شود. در اینجا، در مورد زمان استفاده از مقیاسبندی نمودار حسابی و اینکه چرا معاملهگران کوتاهمدت آن را ترجیح میدهند، صحبت خواهیم کرد.
نمودار حسابی چیست؟
نمودار حسابی از مقدار مساوی بین موقعیتهای قیمت در محور y استفاده میکند. تغییرات قیمت را در یک ارزش واحد ثابت ترسیم مینماید به طوری که هر دو موقعیت قیمت از یکدیگر فاصله دارند. فاصله قیمت برابر است و نقاط مرجع در امتداد محور y با افزایشهای مساوی صعود میکنند. به عبارت دیگر، یک واحد دقیقاً به معنی یک واحد است.
این بدان معناست که تغییر قیمت از ۱ دلار به ۲ دلار، درست مانند تغییر قیمت از ۱۰۰ دلار به ۱۰۱ دلار نشان داده میشود. در تغییر قیمت ۱ دلار به ۲ دلار، سهام دو برابر شد، اما در حرکت از ۱۰۰ دلار به ۱۰۱ دلار، سهم تنها یک درصد افزایش یافت. این اغلب چالشهایی را برای اوراق بهاداری ایجاد میکند که قیمت آنها چند برابر شده است. وضعیت عدم نمایش تغییرات قیمت که زمانی اتفاق میافتد که قیمت اوراق بهادار پایین است (در مقایسه با بقیه قیمتهای نمودار) و نشان دادن بیش از حد تغییرات قیمت زمانی که قیمت اوراق بهادار نسبتاً بالا است، مشکل اصلی مرتبط با نمودار حسابی است.
چه زمانی از نمودار حسابی استفاده کنیم؟
نمودار حسابی زمانی استفاده میشود که قیمت اوراق بهادار در یک محدوده باریک یا در مدت زمان کوتاهی حرکت میکند. در این شرایط، معاملهگر میخواهد تغییرات جزئی قیمت را به وضوح ببیند و ارزش واقعی آنها را بداند. بنابراین، مقیاس حسابی برای معاملهگران کوتاهمدت، مانند اسکالپرها، معاملهگران روزانه، و معاملهگران نوسانی، بهترین است، زیرا این دسته از معاملهگران تنها به حرکتهای قیمتی مربوط میشوند که در مدت زمان کوتاهی اتفاق میافتد – دقیقه، ساعت، روز یا چند هفته – که در بیشتر مواقع نسبتاً کوچک هستند.
چرا معاملهگران کوتاه مدت نمودار حسابی را ترجیح میدهند؟
نمودار حسابی توسط بسیاری به دلیل بیاثر بودن مورد انتقاد قرار گرفته است، اما اصلاً اینطور نیست. این نمودار توسط معاملهگران کوتاهمدت ترجیح داده میشود، زیرا تقریباً مشابه مقیاسگذاری نیمه لاگی است. در شرایطی که محدوده قیمت در محدوده نسبتاً باریکی قرار میگیرد، این نمودار میتواند بسیار مفید باشد. دلیل دیگری که معاملهگران کوتاهمدت نمودار حسابی را ترجیح میدهند این است که مظنه قیمت سهام به دلار مطلق نشان داده میشود، بنابراین مقیاس حرکت قیمت را به دلار منعکس میکند. بنابراین، برای اکثر معاملهگران کوتاه مدت منطقی است که از این مقیاس در نمودار خود استفاده کنند تا خالصترین نمایش تغییرات قیمت را بدست آورند.
مقیاسبندی نمودار لگاریتمی
ممکن است بخواهید بدانید نمودار لگاریتمی چیست، چه زمانی باید از آن استفاده کنید و چرا معاملهگران بلندمدت آن را ترجیح میدهند. با ما همراه باشید تا به این سوالات پاسخ دهیم.
نمودار لگاریتمی چیست؟
به جای یک واحد اندازهگیری، نمودار لگاریتمی، نسبت مقادیر لاگ را نشان میدهد. به عبارت دیگر، تغییرات قیمت در محور y در واحدهای آنها نمایش داده نمیشود، بلکه به نسبتی – معمولاً درصدی – از مقدار اولیه نشان داده میشود. مقیاس قیمت لگاریتمی به گونهای ترسیم میگردد که قیمتها در مقیاس به طور مساوی از یکدیگر قرار نمیگیرند، بلکه نشاندهنده افزایش متناسب (درصد افزایش) برابر در قیمت اوراق بهادار هستند.
از آنجایی که درصد تغییر قیمت برابر با فاصله یکسان در محور قیمت نشان داده میشود، به این معنی است که در نمودار لگاریتمی یک سهم، زمانی که سهام از ۲ دلار به ۴ دلار یا از ۸۰ دلار تا ۱۶۰ دلار میرود، همان فاصله در محور y وجود خواهد داشت. با وجود قیمت، درصد تغییرات به طور مساوی نشان داده میشود. بنابراین، مقیاس لگاریتمی به درک اهمیت حرکت قیمتهای بزرگتر کمک میکند. به ویژه در تجزیه و تحلیل رشد نمایی مفید است.
زمان استفاده از نمودار لگاریتمی
بهتر است از مقیاس لگاریتمی زمانی استفاده شود که اختلاف ابتدا و انتهای دوره زیاد است. در این شرایط، معاملهگر میخواهد تغییرات اخیر قیمت را بدون توجه به اینکه چقدر ظاهراً بزرگ است، در چشمانداز قرار دهد. بنابراین، معاملهگران بلندمدت که روند حرکت قیمت را در طول ماهها و سالها تحلیل میکنند، ممکن است بخواهند از مقیاس لگاریتمی برای قرار دادن چیزها در چشمانداز درست استفاده کنند.
با استفاده از مقیاسهای حسابی و لگاریتمی، معاملهگران بلندمدت میتوانند ببینند که قیمت چه در ارزش دلار و چه در درصد بازدهی نوسان میکند. به عنوان مثال، درصد تغییر از ۵۰ دلار به ۵۵ دلار برابر با درصد تغییر از ۷۵ دلار به ۸۲.۵۰ دلار است. در بیشتر موارد، روش مقیاسبندی مورد استفاده، تفاوتی در سهام کمنوسان با فریمهای زمانی کوتاهمدت تا میانمدت در نمودارهایشان ایجاد نمیکند. اگر از نمودار حسابی به لگاریتمی روی بیاورید، تفاوت چندانی ایجاد نخواهد کرد.
چرا معاملهگران بلندمدت نمودار لگاریتمی را ترجیح میدهند؟
معاملهگران بلندمدت نمودار لگاریتمی را ترجیح میدهند زیرا به آنها اجازه میدهد ببینند که قیمت بر حسب درصد چگونه تغییر کرده است. این به آنها کمک میکند تا با مطالعه افزایش نسبت به کل حرکت قیمت، چیزها را در چشمانداز درست قرار دهند. از آنجایی که مقیاس لگاریتمی نقاط داده را کوتاه میکند، به معاملهگران بلندمدتی که میخواهند حرکت قیمت را طی چندین ماه و سال ببینند، این امکان را میدهد تا دید وسیعی از بازار داشته باشند.
مزایای مقیاس بندی نمودار لگاریتمی
در اینجا به برخی از مزایای آن اشاره میکنیم:
نمایش متناسبی از حرکت قیمت و بازده را ارائه میدهد
در مقیاس نمودار حسابی، حرکت از ۱۰۰ دلار به ۲۰۰ دلار توسط همان واحدها (۱۰۰ دلار) به عنوان حرکت از ۲۰۰ دلار به ۳۰۰ دلار نشان داده میشود. با این حال، از نظر درصد، حرکت از ۱۰۰ دلار به ۲۰۰ دلار نشاندهنده بازدهی ۱۰۰ درصدی است، در حالی که حرکت از ۲۰۰ دلار به ۲۵۰ دلار نشاندهنده بازدهی ۵۰ درصدی میباشد. بنابراین، نمودار لگاریتمی تغییرات قیمت را بر حسب درصد بازده نشان میدهد.
حرکت کمتر شدید را به درستی بیان میکند
:مقیاس بندی لگاریتمی تمایل دارد افزایش یا کاهش قیمت کمتری را نسبت به مقیاسبندی نمودار حسابی نشان دهد. به عنوان مثال، اگر دارایی از ۱۰۰.۰۰ دلار به ۱۰.۰ دلار سقوط کرده باشد. فاصله بین هر دلار در مقیاس حسابی قیمت بسیار کم خواهد بود، که امکان مشاهده حرکت بزرگ از ۱۵.۰۰ دلار به ۱۰.۰۰ دلار را غیرممکن میکند. مقیاسبندی لگاریتمی این مشکلات را با تنظیم فرآیند بر اساس درصد تغییر حل میکند. این بدان معنی است که در مقیاسبندی لگاریتمی، یک درصد حرکت قابل توجه همیشه با یک حرکت بصری قابل توجه مطابقت دارد. برای مطالعهی سایر مزایای مقیاس بندی نمودار لگاریتمی، کلیک کنید.
تفاوت بین نمودار حسابی و لگاریتمی
نمودار حسابی تغییرات مقادیر مطلق را نشان میدهد، در حالی که مقیاس لگاریتمی نشاندهنده تغییرات نسبی است. برای روشن کردن تفاوت کلیدی بین مقیاسبندی لگاریتمی و حسابی، در اینجا از یک مثال استفاده میکنیم: در نمودار حسابی، افزایش قیمت از ۱۰ دلار به ۱۵ دلار با همان حرکت رو به بالا به همان روشی که افزایش بین ۲۰ دلار نشان داده میشود. و ۲۵ دلار دو افزایش ۵ دلار است و نمودار حسابی قیمت را در بخشهای مساوی نشان میدهد.
با این حال، برای مقیاس قیمت لگاریتمی، حرکت عمودی متفاوتی برای تغییرات قیمت بین ۱۰ تا ۱۵ دلار و همچنین تغییر قیمت بین ۲۰ تا ۲۵ دلار وجود دارد. و اگرچه هر دو حرکت مبلغ یکسانی هستند، اولین تغییر ۵ دلاری نشاندهنده افزایش ۵۰ درصدی قیمت دارایی است. دومین تغییر ۵ دلاری نشاندهنده افزایش ۲۵ درصدی قیمت دارایی میباشد.
از آنجایی که افزایش ۵۰ درصدی از ۲۵ درصد بیشتر است، فاصله بیشتر بین قیمتها برای نشان دادن واضح بزرگی تغییرات اغلب توسط نمودارنویسان استفاده میشود. با استفاده از نمودار لگاریتمی، فاصله عمودی بین قیمتها در مقیاس زمانی برابر خواهد بود که درصد تغییر بین مقادیر یکسان باشد. با این مثال، فاصله بین ۱۰ تا ۱۵ دلار برابر با تفاوت بین ۲۰ و ۳۰ دلار خواهد بود، اما هر دو نشاندهنده افزایش قیمت ۵۰ درصدی هستند.
تفاوتهای دیگر بین نمودار حسابی و لگاریتمی عبارتند از:
- در مقیاس حسابی، با هر تغییر واحد یکسان رفتار میشود. تغییر از ۱ دلار به ۲ دلار از ۱۰ دلار به ۱۱ دلار یکسان به نظر میرسد. از سوی دیگر، در نمودار لگاریتمی، این درصد تغییر است که با آن یکسان رفتار میشود.
- نمودارهای حسابی زمانی مفید هستند که بخواهید تغییرات قیمت خالص را با محاسبات مقیاسبندی مشاهده کنید. معاملهگران روزانه اغلب نمودارهای حسابی را ترجیح میدهند؛ در حالی که نمودارهای لگاریتمی هنگام مشاهده نمودارهای بلند مدت مفید هستند.
- مقیاس حسابی مقادیر مطلق را به دست میدهد، در حالی که مقیاس لگاریتمی ارائهدهنده مقادیر نسبی است.
- نمودار قیمت حسابی میتواند فاصله مساوی ۵ واحد در محور y داشته باشد. نمودار لگاریتمی مقادیر را با استفاده از مقیاسبندی قیمت به جای یک واحد اندازهگیری منحصر به فرد نمایش میدهد.
- اگر یک اوراق بهادار دارای حرکات کوچک قیمت و عملکرد معاملاتی متلاطم باشد، مقیاس حسابی بهترین روش برای ترسیم نمودار خواهد بود. مقیاسبندی لگاریتمی برای نوسانات در حرکت قیمت و اقدامات معاملاتی بهترین است.
کدام نمودار را انتخاب کنیم؟
اولاً، قیمت اوراق بهادار معمولاً به صورت نسبی تحلیل میشود. بنابراین، بهتر است حرکت قیمت اوراق بهادار را به جای اینکه به صورت مطلق نشان دهیم، آن را به صورت درصدی نمایش دهیم. این یکی از دلایلی است که نمودار لگاریتمی برای تجزیه و تحلیل بازده توصیه میشود. این نمودار مقادیر نسبی را به دست میدهد، در حالی که مقیاس حسابی ارائهدهنده مقادیر مطلق است.
زمانی که قیمت سهامی که میخواهید ردیابی کنید در طول زمانی که نمودار شما را پوشش میدهد به طور قابل توجهی تغییر کرده است، مقیاس لگاریتمی بسیار ارزشمند میباشد. به عنوان مثال، اگر قیمت سهام از ۱۵۰ دلار به ۸ دلار کاهش یافته است و از مقیاس حسابی استفاده میکنید، باید افزایشهای دلاری بسیار نزدیک ایجاد کنید، زیرا باید نمودار خود را در یک صفحه بزرگ مشاهده نمایید. با در نظر گرفتن این موضوع، تغییر ۱۲.۵ درصدی از ۸ دلار به ۹ دلار را متوجه نخواهید شد. از این مشکل با استفاده از مقیاس لگاریتمی اجتناب میشود. درصد قابل توجهی از حرکت صرف نظر از اینکه در کجای نمودار قرار دارید، به یک تغییر بصری قابل توجه مرتبط است.
مقایسه نمودار لگاریتمی و حسابی برای منحنیهای ارزش
بیایید تصور کنیم که شما در یک دهه آزمایشی انجام میدهید، مثلا بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۱، و میتوانید انتظار داشته باشید که در این دوره ۱۲٪ نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) کسب کنید. با این حال، عملکرد میتواند کاملاً با تاریخ شروع و پایان متفاوت باشد. ممکن است این یک استراتژی عالی در دهه ۱۹۹۰ بوده، اما متعاقباً در پنج تا شش سال گذشته، به عنوان مثال، از سال ۲۰۱۵، از بین رفته باشد. اگر از منحنی ارزش ویژه حسابی استفاده شود، اختلاف بین امتیازهای کسب شده و باخت نامرئی خواهد بود. و حتی ممکن است باعث شود فرد فکر کند استراتژی همچنان مانند گذشته کار میکند.
سخن پایانی
مقیاسبندی نمودار لگاریتمی از درصد تغییر برای رسم نقاط داده استفاده میکند. نقاط داده روی محور y در مقیاسبندی لگاریتمی در فاصله مساوی قرار نمیگیرند. از سوی دیگر، نمودار حسابی، از مقدار مساوی بین نقاط قیمت استفاده میکند.
در حالی که مقیاس لگاریتمی مقادیر نسبی را ارائه میدهد، مقیاس بندی حسابی ارائهدهنده مقادیر مطلق است. معاملهگران کوتاه مدت مقیاس حسابی را ترجیح میدهند زیرا قیمت اغلب در یک محدوده نسبتاً باریک در کوتاه مدت محدود میشود. مقیاسبندی لگاریتمی برای معاملهگران بلندمدت مفیدتر است زیرا درصد بازده قیمت را نشان داده و میتواند دادههای قیمتی عظیم را در یک نمای نمودار فشرده کند. اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، پیشنهاد میکنیم با وارد شدن به صفحهی اصلی وبسایت آکادمی دانایان از سایر محتوای آموزشی بهرهمند شوید.
توجه : این مطلب آگهی تبلیغات، یک تبلیغ رپورتاژ بوده و اویم شاهانه در محتوا و محصولات آن هیچگونه نظری و مسئولیتی ندارد.