انواع سبک معماری: سبک معماری مجموعه ای از تأثیرات بیرونی است که ماده ، روش ساخت و فرم ساختمان را شکل می دهد و به شناسایی و مشخصه آن از دو لحاظ تاریخی و طراحی کمک می کند. بیشتر سبک های معماری توسعه می یابند و در بسیاری از موارد با گذشت زمان جایگزین می شوند ، زیرا تغییر مدها ، فن آوری ، ادیان ، اعتقادات و مواد ، ایجاد فرصت های جدید و تکامل سبک های جدید به همین دلیل بیشتر سبک ها از آنها پیروی می کنند و می توان آنها را به ترتیب زمانی طبقه بندی کرد. یک سبک می تواند در هر زمان تغییر کند و سازگار شود و غالباً همزمان با چندین سبک دیگر هم به معنای ملی و هم جهانی وجود دارد. اما فقط به یک مکان یا منطقه محدود نمی شود و در صورت انتخاب توسط فرد مناسب ، می تواند از مبدا خود به آن طرف جهان گسترش یابد. این اغلب منجر به توسعه و تبدیل آن به سبک جدید یا تعدیل شده ای می شود که از آن پیروی می کند.
سبک های معماری
در اینجا ما سبک های معماری کلیدی را به ترتیب تاریخ ارائه می دهیم که به توسعه سبک های معماری که امروز با آن زندگی می کنیم کمک کرده است.
ماقبل تاریخ
ساختمان ها ابتدا با توسعه تمدن های اولیه ، اغلب به طور مستقل ، در مکان های پراکنده در سراسر جهان ، از نیاز به پناهگاه ، امنیت ، مکان های عبادت ، مکان های اجتماعات و غیره تکامل یافتند.
با استفاده از مواد موجود ، فضا و مهارت ها باعث ایجاد یک سبک معماری مختلط بسیار مختلط شد که اغلب ترکیبی از الوار بریده شده از جنگل های محلی و سنگ تراش خورده از صخره های محلی بود.
معماری نوسنگی – ۱۰ هزار تا ۲۰۰۰ قبل از میلاد
“معماری” نوسنگی نه تنها شامل مسکن برای پناهگاه بلکه مقبره ها ، بناهای مذهبی ، بناهای نمادین و بناهای تاریخی مانند سنگ قبرهای یافت شده در اروپا و مدیترانه بود. برخی از این ساختارها بسیار استادانه بودند. مصالح ساختمانی شامل آجر گل ، پوست ، منسوجات ، وات و کف ، سنگ و الوار.
قدیمی ترین جاده مهندسی شده شناخته شده جهان ، مسیر شیرین در انگلیس نیز از این زمان است
بین النهرین – ۴۵۰۰ تا ۲۰۰۰ قبل از میلاد
بین النهرین معماری باستانی منطقه منطقه رودخانه دجله – فرات است که شامل چندین فرهنگ متمایز است.
از جمله دستاوردهای آن ، توسعه سیستم های پیچیده برنامه ریزی شهری ، سبک های ساختمانی مانند خانه حیاط و زیگورات و اهرام پلکانی ساخته شده به عنوان بخشی از مجموعه معابد است.
مصر باستان – ۳۷۵۰ قبل از میلاد تا ۴۰۰ میلادی
مصر باستان یک تمدن پایدار نبوده و تغییر و تحولات مداومی را تجربه می کند که منجر به مجموعه متنوعی از سبک های معماری می شود.
مصریان باستان بناهای بزرگ معماری را توسعه دادند ، معروف ترین آنها هرم بزرگ و ابوالهول بزرگ جیزه است. به دلیل موقعیت مصر ، ساختمانها و بناهای تاریخی عمدتا با استفاده از آجرهای گل سخت و سنگ آهک ساخته می شدند ، در نتیجه کمبود چوب وجود داشت.
بسیاری از ساختمان ها از نظر نجومی تراز می شوند و توسط بردگان ساخته می شوند
یونان باستان – ۹۰۰ قبل از میلاد تا ۳۰۰ میلادی
معماری یونان باستان بیشتر از معابد خود و همچنین توسعه ایده آل های مدنی و مذهبی شناخته شده است. دامنه متنوعی از ساختمانهای عمومی آن ، از تئاترهای آزاد و میادین عمومی گرفته تا بناهای تاریخی. طراحی معماری با تحول روشنی در سبک معماری از طریق سه سفارش مشخص ، ویژگی های تزئینی و ساختاری کاملاً رسمی را پذیرفته است . Doric ، Ionic و Corinthian.
رومی – ۳۰۰ قبل از میلاد تا ۷۰۰ میلادی
معماری طراحی رومی باستان برخی از زبانهای خارجی معماری کلاسیک یونان را با تأکید مشابه بر ساختمانهای مدنی پذیرفته است ، اما با ساختمانهای یونانی متفاوت بود و به سبک معماری جدید تبدیل شد.
این شهر به دلیل طیف گسترده ای از انواع ساختمانهای نمادین مانند: معابد ، حمام ، طراحی ویلا ، آمفی تئاتر ، کاخ ها و سیرک ها.
معماری رومی عناصر سازه ای مهمی از قبیل طاق ، سقف طاقدار و گنبد را ایجاد کرد که با استفاده از بتن ، استحکام و مهندسی خوبی داشتند.
این امر منجر به توسعه پروژه های مهندسی عمران بی سابقه ای مانند پل ها ، قنات ها و جاده ها می شود.
روم شرقی – ۳۳۰ میلادی تا ۱۴۵۳
معماری بیزانس ادامه معماری رومی بود ، اما با تأثیر از خاور نزدیک. ساختمانها از نظر پیچیدگی هندسی افزایش می یافتند ، از دستورات کلاسیک آزادتر استفاده می شد و طرح صلیب یونان در معماری کلیسا که اغلب شامل ساختارهای پیچیده گنبد بود که توسط پایه های عظیم پشتیبانی می شدند ، به تصویب رسید.
ماورشی – ۷۱۱ تا ۱۴۹۲
معماری Moorish معماری اسلامی بیان شده در شمال آفریقا و مناطقی از اسپانیا و پرتغال است ، جایی که اندلس (مورها) بین سالهای ۷۱۱ تا ۱۴۹۲ غالب بودند.
عناصر مشخصه معماری مور شامل مقرنس ، طاق نعل اسب ، جویبار ، گنبد ، طاقهای آهنی ، طاقهای چوبی ، طاقهای حیاط ، حیاط و کاشی کاری تزئینی است که به زبان عربی به نام zellij یا در اسپانیایی و پرتغالی به نام azulejo شناخته می شود.
هویسالا ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰
معماری Hoysala سبک ساختمانی است که تحت حکومت امپراتوری Hoysala توسعه یافته است ، در منطقه ای که امروز به نام Karnataka ، ایالت هند شناخته می شود. نفوذ هویسالا در قرن سیزدهم به اوج خود رسید ، زمانی که بر منطقه فلات جنوب دکن تسلط یافت.
رومانسک – ۱۰۵۰ تا ۱۱۷۰
معماری رومانسک یک سبک معماری در اروپای قرون وسطی است که با طاق های نیم دایره مشخص می شود. در قرن 12th به سبک گوتیک توسعه یافت که با طاقهای نوک تیز مشخص شده است. نمونه هایی از معماری رومانسک را می توان در سرتاسر این قاره یافت ، که آن را به اولین سبک معماری پان اروپایی از زمان معماری روم شاهنشاهی تبدیل کرده است.
نورمن – ۱۰۷۵ تا ۱۲۵۰
معماری نورمن سبک طبقه بندی شده معماری رومانسک است که توسط نرمان ها توسعه یافته است. به طور خاص این اصطلاح به طور سنتی برای معماری رومانسک انگلیسی استفاده می شود. نورمن ها تعداد زیادی قلعه و استحکامات از جمله نگهدارنده های نورمن و در عین حال صومعه ها ، کلیساها ، کلیساها و کلیساهای جامع را به سبکی مشخص کردند که با طاقهای گرد گرد رومانیک و به ویژه نسبتهای عظیم در مقایسه با سایر تغییرات منطقه ای سبک مشخص می شود.
Mudjar – 1125 تا ۱۶۰۰
سبک مودجار ، نمادی از تکنیک های ساخت و تزئین ، جایی که فرهنگ های مور و اروپایی به هم می پیوندند. مشخصه آن استفاده از آجر به عنوان ماده اصلی ، به ویژه برای برج های ناقوس است. Mudéjar برخلاف گوتیک یا رومانسک شامل ایجاد اشکال یا ساختارهای جدید نبود ، بلکه عناصر هنر و معماری اسلامی و یهودی را در معماری مسیحی قرون وسطایی و نوزایی به کار برد. گوتیک
گوتیک – ۱۱۸۰ تا ۱۵۴۰
معماری گوتیک در قرن ۱۱ و ۱۲ در اروپا ظهور کرد. این مشخصه با تاکید بر عمودی ، با ساختمانهایی به طور فزاینده بلند ، دارای سازه های سنگی تقریباً نازک ، طاقهای نوک تیز و طاقهای سنگی دنده دار ، که با وسایل شیشه ای پراکنده شده است و توسط پایه های پرواز خارجی پشتیبانی می شود.
گوتیک ویژه – ۱۳۵۰ تا ۱۵۵۰
Sondergotik (گوتیک ویژه) سبک معماری اواخر گوتیک است که در اتریش ، بایرن ، زاکسن و بوهمیا رایج است.
Sondergotik به جزئیات توجه نشان داد هم در داخل و هم در خارج. در بسیاری از ساختمانهای Sondergotik ، روان بودن و کیفیتی مانند چوب در کنده کاری و تزئینات ، به ویژه در طاق ها تحت فشار قرار گرفته است. در خارج ، ساختمانها به سمت جلب حمایت جمعی گرایش داشتند.
رنسانس – ۱۴۰۰ تا ۱۶۰۰
معماری رنسانس در اروپا ظهور کرد ، جایی که علاقه به آثار باستانی کلاسیک احیا شد و درک علمی جدیدی ظهور کرد. به دلیل خطوط تمیز ، تقارن و تناسب ، که یادآور معماری روم باستان است ، با استفاده از ستون ها ، ستونها و سقفها ، طاق ها و گنبدها مورد توجه قرار گرفت. درک منظر همچنین منجر به ترکیب آگاهانه تری از فرم معماری شد.
تودور – ۱۴۸۵ تا ۱۶۰۳
سبک معماری تودور آخرین پیشرفت معماری قرون وسطایی در انگلستان و همچنین مقدماتی موقت معماری رنسانس است. در سبک های کندتر حرکت معماری بومی ، “Tudor” به نامی برای سبک هایی مانند نیمه چوب تبدیل شده است که مشخصه چند ساختمان باقی مانده از قبل از ۱۴۸۵ و دیگر ساختمان های دوره استوارت است. مانوئلین
رنسانس عالی – ۱۵۰۰ تا ۱۵۲۰
در دوران رنسانس بالا ، مفاهیم ناشی از دوران باستان کلاسیک توسعه یافته و با اطمینان بیشتری مورد استفاده قرار گرفت و کاربرد معماری کلاسیک را در ساختمانهای معاصر گسترش داد.
آداب و رسوم – ۱۵۳۰ تا ۱۶۰۰
آداب و رسوم ، که به آن رنسانس اواخر نیز گفته می شود ، سبکی در هنر اروپا است که در سالهای بعدی رنسانس عالی ایتالیا در حدود سال ۱۵۲۰ ظهور کرد.
این سبک به دلیل ظرافت فکری و همچنین خصوصیات مصنوعی قابل توجه است. این تنش و عدم ثبات ترکیب را به جای تعادل و شفافیت نقاشی قبلی رنسانس ترجیح می دهد.
باروک – ۱۶۰۰ تا ۱۷۵۵
معماری باروک با تئاتر و نور پردازی چشمگیر ، جلوه های وهمی مانند trompe l’oeil و طرح هایی که بازی هایی با ویژگی های معماری را انجام می داد و گاهی آنها را ناقص می گذاشت ، نسخه نمایشی تری از معماری رنسانس بود.
ساختمانهای آن معمولاً شامل برجهای مرکزی ، گنبدها ، رواق ها یا سایر پیش بینی های مرکزی در نمای اصلی است. همانطور که معماری باروک با استعمار اروپا همزمان بود ، این سبکی است که در بسیاری از جهان دیده می شود.
Palladianism – 1615 تا ۱۶۹۰
معماری پالادیان یک سبک معماری اروپایی است که از طرح های معمار ونیزی آندره پالادیو گرفته شده و از آن الهام گرفته شده است. طراحی های پالادیان بر اساس تقارن و چشم انداز معابد یونان باستان و رومی ها بود. این مشخصه با استفاده از زیراندازها و تقارن و نسبت هایی که بیشتر بر پایه ریاضیات بود تا زینت ، مشخص می شد. معماری Palladian با نمای کلاسیک خود قابل تشخیص است.
گرجی – ۱۷۱۴ تا ۱۸۳۰
سبک گرجی بسیار متغیر است ، اما بر اساس معماری کلاسیک یونان و روم ، که در معماری رنسانس احیا شده است ، با تقارن و تناسب مشخص می شود.
در ایالات متحده اصطلاح “گرجی” به طور کلی برای توصیف تمام ساختمان های دوره ، صرف نظر از سبک استفاده می شود. در بریتانیا عموماً به ساختمانهایی محدود می شود که “از نظر معماری” باشند و دارای ویژگیهای سبک معمولی آن دوره هستند ، اگرچه دامنه وسیعی را شامل می شود.
نئوکلاسیک – ۱۷۵۰ تا ۱۹۲۰
برگرفته از معماری پالادیان ، نئوکلاسیک اشاراتی به معماری کلاسیک یونان و روم دارد. این یک کیفیت مسطح ، مسطح ، تأکید بر دیوار و جداسازی عناصر است.
از نمونه های برجسته معماری نئوکلاسیک می توان به کاخ سفید در واشنگتن و بانک انگلیس در لندن اشاره کرد.
احیای گوتیک – ۱۷۶۰ تا ۱۸۸۰
Gothic Revival جنبشی معماری بود که از انگلستان آغاز شد. محبوبیت آن در اوایل قرن نوزدهم به سرعت افزایش یافت ، زمانی که مداحان جدی و فرهیخته سبک های نئوگوتیک تلاش می کردند معماری گوتیک قرون وسطایی را احیا کنند ، برخلاف سبک های نئوکلاسیک رایج در آن زمان. Gothic Revival ویژگی هایی از سبک گوتیک اصلی را به خود اختصاص می دهد ، از جمله الگوهای تزئینی ، ریزه کاری ها ، پنجره های توری ، قالب های هود و ایستگاه های برچسب.
معماری فدرال – ۱۷۸۰ تا ۱۸۳۰
معماری به سبک فدرال نام معماری کلاسیک سازی است که در ایالات متحده تازه تاسیس ساخته شده است. نام فدرال نیز در رابطه با طراحی مبلمان در ایالات متحده در همان بازه زمانی استفاده می شود. این سبک به طور گسترده با کلاسیک سبک بیدرمایر در سرزمین های آلمانی زبان ، معماری Regency در انگلیس و سبک امپراتوری فرانسه مطابقت دارد.
احیای روسیه – ۱۸۲۵ تا ۱۹۱۵
احیای روسی اصطلاح عمومی برای تعدادی از جنبش های مختلف در معماری روسیه است که ترکیبی التقاطی از معماری روسی قبل از پیتر و عناصر معماری بیزانس بود.
سبک احیای روسیه در چارچوبی بوجود آمد که علاقه مجدد به معماری ملی افزایش یافت ، و این یک تفسیر و سبک سازی از میراث معماری روسیه است.
ویکتوریایی – ۱۸۴۵ تا ۱۹۰۰
معماری ویکتوریایی مجموعه ای از سبک های احیای معماری است. ویکتوریا به دوران سلطنت ملکه ویکتوریا (۱۸۳۷–۱۹۰۱) در انگلستان گفته می شود ، دوره ویکتوریا نامیده می شود ، که در آن دوره سبک های معروف به ویکتوریا در ساخت و ساز استفاده می شد. با این حال ، بسیاری از عناصر آنچه معمولاً معماری “ویکتوریایی” نامیده می شود ، محبوبیت خاصی پیدا نکردند تا بعداً در دوره سلطنت ویکتوریا. این سبک ها اغلب شامل تفاسیر و احیای التقاطی سبک های تاریخی بودند.
احیای رومانسک – ۱۸۴۰ تا ۱۹۰۰
Romanesque Revival سبک ساختمانی است که از معماری رومانسک قرن ۱۱ و ۱۲ الهام گرفته شده است. با این حال ، برخلاف سبک تاریخی رومانسک ، ساختمان های Romanesque Revival تمایل دارند که طاق ها و پنجره های ساده تر از نمونه های تاریخی خود داشته باشند.
سبک کلبه سوئیسی – ۱۸۵۰ تا ۱۹۰۰
سبک کلبه سوئیسی سبک معماری تاریخ گرایی متاخر است که در اصل از خانه های روستایی سوئیس و مناطق آلپ در اروپای مرکزی الهام گرفته شده است. این سبک به طراحی های سنتی ساختمان مربوط می شود که با سقف ها و نماهای کاملاً برجسته ای که با بالکن های چوبی و تزئینات حکاکی شده تزئین شده اند ، مشخص می شود.
جنبش هنرها و صنایع دستی – ۱۸۶۰ تا ۱۹۳۰
جنبش هنرها و صنایع دستی یک جنبش بین المللی در هنرهای تزئینی و زیبا بود که از انگلیس آغاز شد و در اروپا و آمریکای شمالی رونق گرفت و در ژاپن (حرکت کوچک) در دهه ۱۹۲۰ ظهور کرد. این کار برای صنایع دستی سنتی با استفاده از فرم های ساده بود و اغلب از سبک های تزئینی قرون وسطایی ، عاشقانه یا مردمی استفاده می شد.
Beaux-Arts – 1830 تا ۱۸۸۰
Beaux Arts به سبکی که ابتدا در معماری Académie royale d’architecture از سال ۱۶۷۱ تا ۱۷۹۳ و سپس از سال ۱۷۹۵ در École des Beaux Arts در پاریس آموزش داده می شود ، اشاره دارد. این یک سبک تزئینی بود که با تقارن ، سقف های تخت ، پنجره ها و درهای قوس دار و جزئیات کلاسیک مشخص می شد.
سبک Queen Anne – 1870 تا ۱۹۱۴
سبک Queen Anne در انگلیس به سبک معماری باروک انگلیسی تقریباً مربوط به دوران سلطنت Queen Anne اشاره دارد
در معماری انگلیس این اصطلاح بیشتر در ساختمانهای خانگی تا اندازه یک خانه بزرگ به کار می رود و معمولاً به جای کاخهای بزرگ بزرگواران ، به زیبایی و به سادگی توسط سازندگان محلی یا معماران طراحی می شود. بر خلاف کاربرد آمریکایی این اصطلاح ، با تقارن کاملاً دو طرفه با یک زیرانداز ایتالیایی یا مشتق از پالادیان در ارتفاع رسمی جلو مشخص می شود.
رنسانس آمریکا – ۱۸۷۶ تا ۱۹۱۷
رنسانس آمریکایی دوره ای از معماری و هنرهای آمریکایی بود که با اعتماد به نفس ملی تجدید یافته و این احساس که ایالات متحده وارث دموکراسی یونان ، قانون روم و اومانیسم رنسانس است. این دوره زمانی بین نمایشگاه صدمین سالگرد جشن صدمین سالگرد امضای اعلامیه استقلال و ورود ایالات متحده به جنگ جهانی اول را در بر می گیرد.
آرت نوو – ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۰
آرت نوو از علائم جدال میان قدیم و جدید بود. در حالی که برخی از سبکهای احیاگرانه قرن نوزدهم را رد می کرد ، برخی از عناصر روکوکو را با اشکال ارگانیک و هنر کاربردی که در ورودی های مترو پاریس هکتور گیمارد مشخص شده بود ، به کار گرفت. نمایندگان برجسته هنر نو در معماری شامل مکینتاش و گائودی هستند.
مدرنیسم اولیه – ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۴
معماری مدرن یا معماری مدرنیستی مبتنی بر فن آوری های نوین و ابتکاری ساخت و ساز ، به ویژه استفاده از شیشه ، فولاد و بتن مسلح بود. ایده ای که فرم باید از عملکرد پیروی کند. آغوش مینیمالیسم ؛ و رد زینت
سبک دشت – اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰
مدرسه Prairie بیشترین رایج در غرب میانه ایالات متحده است. این سبک معمولاً با استفاده از خطوط افقی ، سقفهای مسطح یا لبه دار با لبه های بزرگ روی هم آویزان ، پنجره های گروه بندی شده در نوارهای افقی ، ادغام با چشم انداز ، ساخت و ساز جامد ، کاردستی و نظم در استفاده از تزئینات مشخص می شود. تصور می شد که خطوط افقی وسعت وسیع و مسطح و بی درخت مناظر چمنزار بومی آمریکا را تداعی می کنند.
کلاسیک گرایی نوردیک – ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰
طراحی کلاسیک گرایی نوردیک سبکی از معماری بود که به طور خلاصه در کشورهای شمال اروپا (سوئد ، دانمارک ، نروژ و فنلاند) شکوفا شد.
کلاسیک گرایی نوردیک صرفاً میان دو جنبش معماری کاملاً مشهورتر ، رمانتیسیسم ملی یا ژوژندستیل (که اغلب معادل یا موازی آرت نوو دیده می شود) و کارکردگرایی (یا مدرنیسم) تلقی می شد.
آینده نگری – ۱۹۱۲
معماری آینده نگر در اوایل قرن ۲۰ در ایتالیا ظهور کرد. انگیزه آن ضد تاریخ گرایی بود و با خطوط افقی طولانی و اشکال ساده نشان دهنده سرعت ، پویایی ، حرکت و فوریت مشخص می شد.
آینده نگری به دنبال جنگ جهانی دوم از مد افتاد ، اما با محبوبیت کتاب های طنز آینده نگرانه و ورود عصر فضا ، دوباره به شکل تفسیری دوباره ظاهر شد.
اکسپرسیونیسم – ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۴
معماری اکسپرسیونیسم یک حرکت معماری در اروپا به موازات هنرهای تجسمی و نمایشی اکسپرسیونیست است که به ویژه در آلمان توسعه یافته و تحت سلطه قرار گرفته است. معماری اکسپرسیونیسم یکی از سه سبک غالب معماری مدرن است (سبک بین المللی ، معماری اکسپرسیونیست و سازه گرا)
معماران اکسپرسیونیست از مصالحی مانند بتن و شیشه برای ایجاد فرم های بدیع و مجسمه سازی بدیع ، گاهی تحریف شده و پراکنده برای بیان دیدگاه احساسی استفاده کردند.
مدرنیسم – ۱۹۱۷ تا ۱۹۶۵
در اوایل قرن بیستم ، یک نارضایتی عمومی از معماری احیاگرانه و تزئینات دقیق باعث ایجاد معماری مدرنیستی شد ، که با ایده “فرم از عملکرد پیروی می کند” مشخص می شود.
با افزایش پیچیدگی ساختمان ها (از نظر سیستم های ساختاری ، خدمات و فناوری) ، طراحی ساختمان با داشتن طراحان متخصص برای انواع مختلف و جنبه های مختلف ساختمان ، یک کار چند رشته ای شد.
دی استیگل – ۱۹۱۷ تا ۱۹۳۱
De Stijl (سبک) یک جنبش هنری و طراحی بود که در هلند ایجاد شد ، بخشی از آن به دلیل انزوای آن در طول جنگ جهانی اول بود. با استفاده از خطوط هندسی قوی ، رنگهای اصلی پررنگ و بیان عناصر عملکردی مجزا قابل تشخیص بود. در هنر (به خصوص توسط موندریان) ، مبلمان و معماری به تصویب رسید.
در حالی که در واقع معماری نسبتاً کمی تولید می شد ، تأثیر ساختمان هایی مانند خانه ریتولد شرودر (۱۹۲۴) را می توان در کارهای معمارانی مانند میس ون در روه مشاهده کرد.
سازه گرایی – ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۲
معماری سازه گرایانه نوعی معماری مدرن بود که در اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰ شکوفا شد. این فن آوری و مهندسی پیشرفته را با یک هدف اجتماعی کمونیست کاملاً ترکیبی ترکیب کرد. گرچه این جنبش به چندین جناح رقیب تقسیم شده بود ، اما پیش از آنکه در حدود سال ۱۹۳۲ مورد بی مهری قرار بگیرد ، بسیاری از پروژه های پیشگام و ساختمانهای به پایان رسیده را تولید کرد.
باهاوس – ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳
مکتب باهاوس توسط والتر گروپیوس در آلمان در سال ۱۹۱۹ تاسیس شد ، از راهنمای Deutscher Werkbund پیروی کرد و از تعریف مجدد معماری به عنوان سنتز هنر ، صنایع دستی و فن آوری استفاده کرد. معماری باهاوس با رد سبکهای تاریخی و تقلیل ساختمانها به اشکال کاملاً ساده ، با طراحی منطقی و کاربردی قابل تشخیص است.
آرت دکو – ۱۹۲۵
آرت دکو در دهه ۱۹۲۰ در فرانسه ظهور کرد و به سرعت در سراسر جهان گسترش یافت. این جنبشی پر زرق و برق اما التقاطی بود که از مدرنیسم و سنت گرایی استقبال کرد. این ویژگی با استفاده از مواد جدید ، شکل هندسی جسورانه و زیبایی شناسی مدرن “عصر ماشین” مشخص می شد ، اما در عین حال دارای تزئینات گسترده و لوکس بود.
سبک بین المللی – ۱۹۲۷ تا ۱۹۷۱
سبک بین المللی در اواسط قرن بیستم رایج شد. این نوعی مدرن گرایی آزاد و بدون تزئین بود که با تکرار واحدها و استفاده گسترده از شیشه مشخص می شود. این یک سبک است که هنوز هم برای ساختمان های بلند در شهرهای جهان به طور گسترده استفاده می شود. این برج توسط برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیویورک تجسم یافت.
مدرنیست – ۱۹۵۱ تا ۱۹۷۵
معماری از جنبش معماری مدرنیست اوایل قرن بیستم ناشی می شود. هر دو یک اصول اخلاقی و زیبایی شناختی در نظر گرفته می شود ، طراحی های سودگرایانه بر اساس فرم و کار با مواد اولیه ساختمانی و عملکردهای پیش پا افتاده در معرض دید قرار می گیرند. بتن مسلح متداول ترین مصالح ساختمانی معماری بروتالیست است اما ممکن است از مواد دیگری مانند آجر ، شیشه ، فولاد و سنگ تراشیده شده نیز استفاده شود.
پست مدرنیسم – ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۷
پست مدرنیسم به عنوان واکنشی به مدرنیسم پدیدار شد ، که به دلیل عدم تزئینات ، برخی از افراد آن را بسیار افراطی و تاریک تلقی کردند. پست مدرنیسم از “جعبه” دور شد و ارجاعات سبک شناختی را به روش هایی معمولاً بازیگوشانه یا نمادین و مفهوم پنهان در پیش گرفت. طراحی با برخورد عناصر سبک ، اشکال مجسمه سازی و ترومپ لویل مشخص می شد.
نومدرنیسم – ۱۹۵۲
نومدرنیسم به نوبه خود به عنوان واکنشی به پست مدرنیسم پدیدار شد و همچنان مورد استفاده گسترده است. معمولاً کاربردی و یکپارچه است و معمولاً برای طراحی دفاتر شرکتی استفاده می شود.
منطقه گرایی انتقادی – ۱۹۵۳
منطقه گرایی انتقادی رویکردی به معماری است که سعی در مقابله با بی مکان و فقدان هویت سبک بین المللی دارد ، اما فردگرایی غریب و تزئین معماری پست مدرن را نیز رد می کند. الگوهای منطقه گرایی حیاتی می خواهند معماری را ریشه در سنت مدرن داشته باشند ، اما به زمینه های جغرافیایی و فرهنگی گره خورده است. منطقه گرایی انتقادی صرفاً منطقه گرایی به معنای معماری بومی نیست. این یک رویکرد مترقی برای طراحی است که می خواهد میان زبانهای جهانی و محلی معماری میانجی گری کند
فناوری پیشرفته – ۱۹۷۰
معماری با تکنولوژی پیشرفته به دلیل افشای عناصر عملکردی مانند سازه های اسکلتی و خدمات مکانیکی لوله ای مشهور است. تمرینکنندگان شامل نورمن فاستر و ریچارد راجرز ، که مرکز مشهور پمپیدو در پاریس است ، ظاهر “درون” را نشان می دهد.
گروه ممفیس – ۱۹۸۰
گروه ممفیس یک گروه طراحی و معماری ایتالیایی بود که توسط اتوره سوتساس در سال ۱۹۸۰ تاسیس شد و مبلمان پست مدرن ، پارچه ، سرامیک ، شیشه و اشیای فلزی را طراحی می کرد.
کارهای گروه ممفیس اغلب شامل ورقه ورقه پلاستیکی بود و با طراحی زودگذر شامل دکوراسیون رنگارنگ و انتزاعی و همچنین اشکال نامتقارن مشخص می شد ، گاهی اوقات خودسرانه به سبک های عجیب و غریب یا سبک های قبلی اشاره می کرد.
ساختارشکنی – ۱۹۸۰
ساختارشکنی حرکتی از معماری پست مدرن است که تجزیه و تجزیه ساختمان ساخته شده را ایجاد می کند. مشخصه آن عدم وجود هماهنگی ، تداوم یا تقارن است. نام آن از ایده “ساختارشکنی” ناشی می شود ، شکلی از تحلیل نشانه شناختی که توسط ژاک دریدا ، فیلسوف فرانسوی ساخته شده است.
معمارانی که کارهایشان اغلب به عنوان ساختار شکنی توصیف می شود (اگرچه در بسیاری از موارد خود معماران این برچسب را رد می کنند) شامل پیتر آیزنمن ، فرانک گری ، زاها حدید ، رم کولهاس ، دانیل لیبسکیند ، برنارد تسومی و کوپ هیملب (a) au هستند.
پایدار ۱۹۸۹
معماری پایدار معماری است که سعی دارد اثرات منفی زیست محیطی ساختمانها را با کارایی و تعدیل در استفاده از مواد ، انرژی و فضای توسعه و اکوسیستم به طور کلی به حداقل برساند. معماری پایدار از یک رویکرد آگاهانه به انرژی و صرفه جویی در محیط زیست در طراحی محیط ساخته شده استفاده می کند
این شامل اقدامات طراحی غیرفعال (مانند استفاده از جرم حرارتی برای ذخیره انرژی خورشیدی) ، اقدامات فعال مانند مبدلهای حرارتی زمینی و صفحات خورشیدی ، و در نظر گرفتن انرژی تجسم یافته ، منبع و تأثیرات احتمالی زیست محیطی مواد ساختمان است.
Blobitecture – 2002
Blobitecture (از معماری blob) ، blobism و blobismus اصطلاحاتی برای حرکتی در معماری است که در آن ساختمانها دارای فرم ساختاری ارگانیک ، آمیبایی شکل هستند.
پارامتریکیسم – ۲۰۰۸
پارامتریکیسم سبکی در معماری آوانگارد معاصر است که به عنوان جانشین معماری پست مدرن و معماری مدرن ترویج می شود. این اصطلاح در سال ۲۰۰۸ توسط پاتریک شوماخر ، شریک معماری زاها حدید (۱۹۵۰-۲۰۱۶) ابداع شد. پارامتریک از ریشه در طراحی پارامتریک دارد که براساس محدودیتهای موجود در یک معادله پارامتری است. پارامتریکیسم برای دستکاری معادلات برای اهداف طراحی ، به برنامه ها ، الگوریتم ها و رایانه ها متکی است.